چهارصد و یازده
به نظر میرسد درگیر فرعیات شدهایم و از اصل جاماندهایم. جوانترهایی را میبینم که تا دلت بخواهد کتابهای عرفانی و شرح حال اولیای الهی را دارند و از ریزترین ماجراهای منقول و مکاشفات فلان ولی خدا مطلعاند اما در فهم اصول دین و شناخت مبانی اعتقادی شیعه درماندهاند و این دردناک است؛ چرا که فکر میکنم فهم این دست مکاشفات و درک آن حالات و دریافتهای عرفانی اولا در قد و اندازه امثال من نیست، ثانیا این دست مسائل خیلی شخصی است و نسخه پیچیده شده برای آن عارف بالله که شرحش بعضا در این کتابها آمده جنبه عمومی ندارد و قابل توصیه به دیگران نیست. اگر شناخت دقیق یک ولی خدا خوب و مستحب است که هست، شناخت اصول اعتقادی و معصومین علیهم السلام واجب نیست؟
+عزاداریها قبول. ماجور باشید الهی.
+ با ادای احترام تمام قد به تمام اولیای الهی که خاک پایشان هم نیستم.
+ یک جمله قدیمی از آقای پناهیان در گوشم زنگ میزند: مردم آخرالزمان در شناخت اولویتها دچار مشکل میشوند.
+ إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا/ حکمت 271 نهج البلاغه
+ دو کتاب اعتقادی مفید که به کار نوجوانان هم میآید: اصول عقاید امامیه آیت الله جعفر سبحانی/ راهنمای حقیقت آیت الله سبحانی.
+ المستغاث بک یا صاحب الزمان